امشب بعد یه مدت دوباره ویار نوشتنم گرفت

الان دو سال و قریب به اندی تو پیست اسکیت پارک لاله مربیگری میکنم، خودم زیاد از اینکه همش تو یه پیست باشم و آموزش بدم خوشم نمیاد احساس اینکه همش تو یه باشگاه باشی وفاداری به باشگاه رو نشون میده و در ازاش تکرار شرایط و محیط برام کسالت بار و خسته کننده هستش ولی فعلا شرایط اقتضا میکنه که همینجا باشم!

تو این مدت با توجه به موقعیت مکانی پیست که در مرکز شهر واقع شده اکثر دوستانی که به عنوان هنرآموز اسکیت مراجعه میکنند از قشر متوسط اند، کارمندان و دانشجویان و اساتید و پزشکان و مشاغل آزادی که حول و حوش فاطمی و امیرآباد و جمالزاده و وصال و .... هستند.

دانشجویانی اسکیت‌باز که به هوای استراحت و دور شدن آنتراکی از محیط علم و آموزش انتزاعی به اینجا کشیده میشن اونم با رتبه های بالای تک رقمی در مقاطع ارشد و دکتری !

و وقتی ازشون میپرسی چرا تا حالا ورزش نمیکردید جواب همگیشون به طور غیر مستقیم اینه که تو ایران یا درس یا ورزش شما نمیتونی هر دوتاشو با هم داشته باشی!

تو ذهنم فلش بکی به دوران دبیرستان خودم میزنم ما هم ورزش و هم درس رو با هم تو دبیرستان البرز دنبال میکردیم مدرسه‌ای که ورزش بسکتبال رو که امروزه در سطح عالیش و در ایالات متحده امریکا به عنوان یک ورزش دانشگاهی شناخته میشه برای اولین بار به ایران و جامعه ایرانی معرفی کرد.

یا به یاد مدارس فوتبالی میفتم که در نقاط مختلف مثه انگلیس و هلند دانش پذیر میگیره و علم و ورزش رو با هم آمیخته!

اساتیدو پزشکانی اسکیت باز که با مدرک دکتری دو حالت براشون متصوره:

نخست اینکه اونی که حقشونه بهشون ندادن و این همه زحمت و تلاش و به قول معروف زیر نور شمع درس خوندن و دود چراغ خوردن و حالا این وضعیت معیشت و کارشون 

و یا حالت دوم مدارک دکتریایی که واقعا ارزشی نداره و فقط در حد یه سر گول مالیدنی و دل مشغولی و درس بخون و دم نزن و سن پر شور جوانی رو کنترل کردن با معجونی از سیاست براشون مهر و امضا کردن

 از کارمندان بخش خصوصی که بحث های روزانه محیط کارشون شده تعریف از هیجان و زیبایی و مفرح بودن اسکیت 

و کارمندان بخش دولتی که برنامه‌ریزترین اقشار در حساب و کتاب و مدیریت دخل و خرجشون هستن و با تحصیلات عالیه از حداقل دریافتی برخوردارند و جالب اینجاست که با این سطح فرهنگی که دارند برخلاف کارمندان بخش خصوصی از بیان اینکه ورزش می کنند و اونم اسکیت احساس ناخرسندی می کنند و در بین همکاراشون موضوع را مخفی می کنند چرا که مبادا شاید کسی از همکاران ورزش کردنشونو دستمایه مضحکه قرار بده و این مزید بر علت میشه که همیشه برای به همراه بردن اسکیت و یا لباس ورزشی مناسب در کوله ورزشی شیک هم با مشکل اینکه مردم چی میگن و چی فکر میکنن مواجه باشن!

شاغلین آزاد اسکیت بازی که اجاره های بالاشهری میدن ولی درآمدهای پایین شهری دارن و اوضاع اقتصادی پرتنش و طوفانی امانشونو بریده و قوه مخیله و تعقل و آینده نگری اقتصادیشونو به کلی مفلوج کرده 

و کودکان و نوجوانان و جوانان همیشه پای ثابت 

درنهایت

آخه ما تا کی میخوایم این فرهنگ رو ادامه بدیم تا کی میخوایم واسه خاطر حرف مردم از چیزایی که بهشون علاقه داریم خودمونو دور کنیم؟ تا کی میخوایم فرهنگی مثه فرهنگ ورزش کردن و سلامتی رو فدای کلیشه ها و افکار سنتی کنیم؟ تا کی میخوایم از کارهایی که ارزشمند هستند برای خودمون و جامعه پا پس بکشیم و در عوضش آدم هایی که کارهای ضد ارزشی انجام میدن، ضد ارزش‌هاشونو در ملاعام انجام بدن و ازش حرف بزنن ولی باقی از گفتن ارزش ها خجالت بکشن و در خفا به دنبالش برن؟

اینطور میشه که کشور کافرنشین و هشت پا خور چین با اون همه محدودیت میشه چینی که امروزه حرف اول رو میزنه!

البته اونا هم دچار سو مدیریتی ها شدن،به عنوان مثال متن زیر:

"به دنبال توسعه سریع خودرو در چین، نسبت استفاده از دوچرخه برای ترابری در شهر پکن از 62.7 درصد در سال 1986 به 18.1 درصد در سال 2009 کاهش یافته است."

و بخوانید 

کاربرد دوچرخه

که صد البته مردمش خواستن و ما هر آنچه بخواهیم بر سرمان می نازلد.

داریم تو تهران از ترافیک و آلودگی می نالیم و میمیریم

دولت و مسئولین رو متهم میکنیم در حالی که خودمون با خرید ماشین هاشون و .... جیبشونو پر می کنیم و تازه خرج نا مدیریتی هاشونو میدیم،

تمام اینا رو گفتیم که بیاین خودمون یه فکری به حال خودمون بکنیم مزایای استفاده از اسکیت و دوچرخه رو بفهمیم و مهمتر اینکه فهمیده هارا به منصه ظهور برسونیم.

تهیه و تنظیم (برگرفته از نوشته‌های قدیمی 1392/11/02):

مصطفی علیمحمدی

توسعه دهنده اینلاین اسکیت

Mostafa Ali Mohammadi

Inline skating Developer

منبع:

© Link