در بسیاری از تبلیغات مرتبط با آموزش رشتههای مختلف ورزشی و حتی رشته اسکیت افراد با جملاتی از قبیل زیر نظر قهرمان کشور، دارنده مدال جهانی، آسیایی، قهرمان، نائب قهرمان و ... روبرو میشوند و بدون آنکه سوالی برایشان مطرح شود بلافاصله جذب چنین آکادمی یا پیست اسکیتی میشوند. اما نکات و سوالاتی پیش میآید که یافتن پاسخ آن چندان خالی از لطف نیست؛
- آیا در کشورهای در حال توسعه همچون ایران و فدراسیونهای کوچکی همانند اسکیت کسانی که به قهرمانی دست پیدا میکنند برگزیده و منتخب تمام استعدادهای موجود در سطح جامعه اسکیت و یا حتی سطح کشور بوده اند؟
- مربیان در چه سطحی میتوانند هم به عنوان مربی اسکیت و هم به عنوان بازیکن اسکیت فعالیت کنند؟
- آیا بازیکنانی که در دوران ورزش به قهرمانی دست پیدا میکنند در عرصه مربیگری اسکیت هم موفق میشوند؟
خب قبل از اینکه به ادامه بحث و پاسخها بپردازیم در ابتدا به یکسری از مفاهیم و ویژگیهای مرتبط با مربی و مربیگری میپردازیم؛
مربیگری: همراهی مداوم و حمایت از فردی برای ثابت قدم ماندن در اهداف و تعهدات خود است و به معنای پیمودن راهی میانبر، فائق آمدن بر ترس و تقویت و نیرومند ساختن نقاط و ویژگیهای مهم و اساسی است. به بیان دیگر مربیگری هنر تسهیل کردن اجرای فعالیتها، فرایند یادگیری و پیشرفت فرد است و به طور مداوم بر فرآیندهای پیشرفت و رشد افراد تمرکز میکند.
فلسفه مربیگری: فلسفه از یک سری اصول و عقاید تشکیل شده که به افراد یاری مینماید تا با موقعیتهای بیشماری که در زندگی مواجه میگردند مقابله کرده و موفق شوند. هر مربی باید فلسفه مخصوص به خود داشته باشد چرا که در شرایطی متفاوت از دیگران مربیگری مینماید. هنگامیکه یک مربی مشغول کار مربیگری خویش میباشد، فلسفه او بیشتر از دانش و آگاهیاش نسبت به رشته ورزشی به او کمک مینماید و تردید ودودلی او را نسبت به شکلبندی قوانین تمرین، سبک بازی، انضباط تیمی، رقابت، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت و غیر و را از بین میبرد.
اهداف مربیگری نیز در قلب فلسفه مربیگری نهفته است و همانطور که در کتاب (مربیگری ورزشکاران جوان) به آن اشاره شده عبارتند از:
الف) برنده شدن ب) سرگرمی ج) کمک به ورزشکاران تا از نظر جسمی، روانی و اجتماعی پیشرفت کنند.
میبایست بیاد داشت که ورزشکاران بیشتر چیزی خواهند شد که مربی میباشد نه آن چیزی که مربی درخواست تبدیل شدن به آن را دارد و همواره شاگرد باید تلاش کند تا از مربی خود بهتر باشد.
نقشهای متمایز مربیان:
رهبر[1]: مربی در نقش رهبر، هدایت کننده و مشخص کننده مسیر می باشد.
پیرو[2]: مربی به عقاید دیگران احترام گذاشته واز آنها برای رویارویی با مسائل یاری میجوید.
معلم[3]: مربی ورزش در نقش معلم، آموزشدهنده فنون و مهارتهای عملی و اخلاقی محسوب میگردد. به مرور زمان شخصیت بازیکنان به نوع شخصیت مربی و تیمی که از او انتظار دارد تبدیل میگردند.
تعیین کننده محدودیت[4]: مربی با واقع بینی خود به بررسی مسائل پرداخته و در شرایط ویژه تصمیم گیرنده میباشد.
روانشناس یا مشاور[5]: مربی میبایست با خصوصیات روحی واخلاقی بازیکنان تیم خود آشنا بوده و آنها را در رسیدن به ایدهآلهای فکری و عملی یاری نماید.
دوست[6]: مربی میبایست رفاقتی سازنده مبتنی بر اعتماد و صمیمیت با بازیکنان تیم برقرار نماید.
جانشین والدین[7]: گاهی لازم میگردد مربی از دیدگاه یک ولی به ورزشکار خود بنگرد و به رفع معضلات او بپردازد.
یک مربی با تظاهر به نقشهای توضیحی در متن بالا و با توجه به اقتضای موقعیت تیم و یا وضعیت هر یک از افراد تیم میتواند کمکهای ارزندهای به ورزشکاران خود نموده و با رفع مشکلات جانبی، آنان را به بالاترین سطح عملکرد ورزشی نزدیک نماید.
خب حالا بریم سراغ پاسخ به سوالات؛
پاسخ سوال اول: همه کسانی که در کشورهای درحال توسعه ورزش میکنند به خوبی میدانند که رویهها و ساختارهای مرتبط با ورزش قهرمانی و حتی ورزش غیر قهرمانی یا وجود ندارد و اگر هم وجود دارد عملکرد صحیحی ندارد و هیچگاه دستگاه نظارتی، در صورت وجود بر حسن اجرای اقدامات سنجشی ندارد. در یک کلام روابط همواره بر ضوابط ارجحیت دارد و در دورههای مختلف با روی کار آمدن برخی از افراد دلسوز تنها درصد این موضوع تغییر میکند، ضمن آنکه استثنا هیچگاه قاعده عمل نخواهد بود. پس در وهله نخست به دلیل نبود زیرساختهای مناسب ورزش پایه و الگوهای توسعهای ورزش در کشور امکان آنکه همه افراد از فیلتر استعدادیابی برای حضور در رشته اسکیت رد بشوند وجود ندارد و افرادی که به عنوان نفرات ورودی به این ورزش قلمداد میشوند در واقع یک نمونه کاملاً ناقص از جامعه آماری میباشند و علاوه بر آن به دلیل نبود حمایتهای مالی کافی و همچنین در مقاطعی پر رنگتر شدن همان درصد نفوذ روابط بر ضوابط، افرادی در مسابقات حضور پیدا میکنند که شایستگیهای لازم برای شرکت در مسابقه را نداشته و یا تورنمنتهای انتخابی از سطح کیفی مناسبی برخوردار نیست و بدین ترتیب تکلیف قهرمان حاصل در این سیستم کاملاً مشخص خواهد بود و به دلیل قحط الرجال به ناچار کسانی سرمدار موضوع میشوند که پایهگذار و براساس قانون همجواری در کنار پایهگذاران قرار گرفتهاند وگرنه با بودجههای بسیار ناچیز مصوب کمیته ملی المپیک که در سال 1397 سهم فدراسیون اسکیت 803 میلیون ریال و در سال 1398 با دریافت نیمی از بودجه مصوب سال قبل یعنی 402 میلیون ریال به صورت علی الحساب تا پرداخت نهائی بعد از ترمیم بودجه سال نمیتوان راه به جائی برد.
پاسخ سوال دو: باز هم در کشورهای در حال توسعه ماهیت رشته اسکیت بهگونهای است که اکثر مربیان پایه در نقش "مربی-بازیکن" ظاهر شده و هم آموزشهای پایهای را به نوآموزان انتقال داده و هم خود به تمرین آموزشهای پیشرفته، تخصصی و تیمی میپردازند. تحصیلات آکادمی را در نظر بگیرید یک دانشجوی ترم بالایی به یک دانشجوی ترم اولی اصول پایهای یک رشته را آموزش میدهد، این موضوع در تقویت و انباشت دانش دانشجوی ترم بالایی موثر و ارتباط و فهم و درک موضوع برای دانشجوی ترم اولی را راحتر میکند ولی نکات ریز و روابط بین قسمتهای مختلف را که تنها استاد آن رشته بدان واقف است و با احاطه کلی و دید جامع به موضوع میتواند آنرا انتقال دهد هیچگاه به دانشجوی ترم اولی منتقل نمیشود. در کشورهای توسعه یافته آموزشهای آکادمیک و پایهای توسط مربیان و اساتید مجربتر ارائه میشود و در ازای این آموزش از دریافتیهای مادی و غیرمادی بهتر و بیشتر نیز برخوردارند، چراکه آنها به این موضوع رسیدهاند گذاشتن خشت اول از همه چیز مهمتر است. پس اگرچه انتقال دانش ورزش از یک مربی-بازیکن به یک بازیکن مزایایی دارد ولی بهتر آن است که فرد پس از بازنشستگی از دوران بازیگری خود ضمن کسب مهارتهای لازم علمی و عملی و همچنین آکادمیک به دنیای مربیگری وارد شود.
پاسخ سوال سه: برای پاسخ به این سوال ابتدا به یکی از خطاهای کتاب "هنر شفاف اندیشیدن"[8] اثر رولف دوبلی اشاره میکنم:
{توهم بدن شناگر}
آیا دانشگاه هاروارد شما را باهوشتر جلوه میدهد؟
نسیم طالب، مقاله نویس و تاجر، تصمیم گرفت فکری به حال چند کیلوگرم اضافه وزنی بکند که با خود این طرف و آن طرف میبرد. او به چندین ورزش فکر میکرد، اما دوندهها استخوانی و غمگین به نظر میرسیدند، بدن سازها پهن و ابله و بازیکنان تنیس؟ آه، طبقه نیمه مرفه جامعه! اما شناگرها با آن بدنهای خوش ترکیب و خطوط عضلانی به نظر او جذاب به نظر میرسیدند. او تصمیم گرفت به استخری در محله اش برود و هفتهای دوبار آنجا تمرین کند.
کمی بعد، متوجه شد تسلیم یک توهم شده است. شناگران حرفهای به این خاطر که با شدت تمرین میکنند، بدنهایشان زیبا نمیشود، بلکه به خاطر اندام مناسبشان است که شناگران خوبی میشوند. فرم کلی بدن آنها یکی از عوامل انتخابشان است نه نتیجهی فعالیتهای ورزشیشان.
در نتیجه، هر وقت ترغیب میشوی توان خود را صرف برخی از کارها کنی، حواست را جمع کن؛ از شکم شش تکه تا ظاهر آراسته و درآمد بالا گرفته تا عمر طولانی و یک رفتار به خصوص و شادمانی. ممکن است در دام توهم بدن شناگر بیفتی. قبل از اینکه تصمیم بگیری کار را شروع کنی، به آینه نگاه کن و دربارهی چیزی که میبینی با خودت صادق باش.
موضوع دقیقاً همین هست که یک مربی خوب اسکیت لزوماً به خاطر آنکه قهرمان رشته اسکیتسواری، بازیکن اسکیت و یا یک اسکیتسوار معمولی بوده؛ مربی خوبی نیست، بلکه مربیگری نیازمند یکسری ویژگیها است که در برخی از افراد وجود دارد و در برخی افراد وجود ندارد. برخی افراد به صورت ذاتی برای مربیگری در سطح آکادمیک، پایه و مقدماتی، مربیگری باشگاهی و تیمداری و برخی برای مربیگری در سطوح ملی ساخته شدهاند.
بازیکنان و قهرمانان بزرگی داشتیم که نتایج خوبی در عرصه مربیگری ورزشی کسب نکردهاند (مثل دیگو مارادونا، تونی آدامز، سربابی چارلتون، پائول گاسکوئین، روت گولیت، روی کین، لوتار ماتئوس، آلن شیرر، مارکو باستن و...) و برعکس بازیکنان سادهای بودهاند و یا حتی افرادی را داشتیم که ورزشکار نبودند ولی در مربیگری به درخشانترین نتایج دست پیدا کردهاند. (مثل آریگو ساکی، رافائل بنیتز، خوزه مورینیو، باب بردلی، کارلوس کیروش، آلبرتو زاکرونی، لوئیس فان خال، آرسن ونگر، سر الکس فرگوسن و...) اما همانطور که گفتیم استثنا قاعده عمل نیست.
برخی از ویژگیها و خصوصیات که با آن میتوان بازیکنان و قهرمانان مستعد برای مربیگری را شناسائی کرد؛
احترام گذاشتن به دیگران و کمک به آنها جزو لاینفکی از شخصیت آنهاست و به دنبال بالاتر بردن ارزشهای خود هستند.
اعتماد به نفس بالائی دارند و به شکل خستگی ناپذیر این اطمینان و اعتمادپذیری را بسط میدهند.
مشکلات را پیدا کرده و برای آن راهحل ارائه میکنند.
عملکرد رهبری آنها در دوره بازیگری پررنگتر است.
به دنبال توسعه فردی و مهارتی خود میباشند.
مسئولیتپذیری و مدیریت زمان بالائی دارند.
انعطافپذیر و واقعگرا میباشند.
خودکنترلی بالائی دارد.
مربیانی که هم در دوران ورزش و هم مربیگری نتایج درخشان و قهرمانی را کسب کردهاند، درواقع از همان ابتدا بینش و شم مربیگری داشتند. مثلاً میتوان به سه مربی فوتبال یعنی ماریو زاگالو، فرانتس بکن بائر و دیدیه دشان اشاره کرد که هم در دوران ورزش، قهرمانی جهان را کسب کردند و هم در دوران مربیگری و نکته قابل تامل آن است که دو نمونه از این مربیان هنگام قهرمانی دوران ورزش به عنوان کاپیتان تیم نقش هدایت و رهبری ورزشی خود را انجام میدادند.
این نکته را هم نباید فراموش کرد که ماهیت ورزشهای تیمی و انفرادی با یکدیگر متفاوت است. درواقع میتوان گفت تاثیر مربیان دارای مقام قهرمانی در ورزشهای انفرادی بسیار مشهودتر از ورزشهای تیمی است که قواعد رهبری و مدیریت در آن غالبتر است و همچنین نمیتوان تجارب و آموختههای علمی و عملی مربیان برای موفقیت را در هیچ زمینهای فراموش کرد و باید توجه داشت رعایت اصول علمی در هر زمینهای به کسب موفقیت کمک شایانی خواهد نمود. در واقع میتوان گفت زمانی که مربی بتوان چیزی را در مسیر آکادمیک و علمی به درستی بیاموزد آنرا خوب یاد گرفته است و بدین ترتیب دانش آن رشته ورزشی منتقل خواهد شد. در پایان به معرفی رزومه برخی از مربیان برجسته در دو رشته اسکیت نمایشی و سرعت اتحاد جماهیر شوروی به عنوان پیشتازان این ورزش اشاره مختصری خواهیم کرد؛
الکسی نیکلایویچ میشن[9]
مربی و اسکیتسوار سابق نمایشی[10] روس متولد 8 مارس 1941 دارنده مدال نقره جهانی و قهرمان اتحاد جماهیر شوروی سابق که در کاخ ورزشی یوبیلی واقع در سن پترزبورگ روسیه[11] فعالیت مینماید و از شاگردان قهرمان وی میتوان به الکسی اورمانوف[12]، الکسی یاگودین[13] و اوژنی پلاشنکو[14] نام برد. او چندین سمینار در مورد اسکیت برگزار کرده که اسکیتسواران معروفی همچون استفن لامبیل[15] و سارا مایر[16] در آن شرکت نمودهاند و تالیفاتی در زمینه بیومکانیک اسکیتسواری نمایشی[17] داشته است.
اوایل زندگی: وی در سواستوپول متولد شد و دوران کودکی خود را در شهر تفلیس گذراند و بعدها به همراه خانواده به لنینگراد (سن پترزبورگ فعلی) نقل مکان کرد. او از کودکی به مکانیک علاقمند بود و در سن 15 سالگی و با تشویق پدر اسکیتسواری بر روی یخ را آغاز کرد. اولین مربی وی نینا لپنیساسا[18] شاگرد نیکولای پانین[19]بود و بعداً توسط مایا بلنکایا[20] به درجه مربیگری دست پیدا کرد.
دوران بازیگری: وی در ابتدا به صورت انفرادی در مسابقات شرکت میکرد و در سال 1964 موفق به کسب مدال برنز مسابقات اتحاد جماهیر شوروی شد و در سال 1966 اسکیتسواری دو نفره با تنها پارتنر خود یعنی تامارا موسکوینا[21] را آغاز کرد و در سال 1969 با شکست قهرمانان المپیک سابق شوروی موفق به کسب مقام نخست مسابقات اتحاد جماهیر شوروی شدند. در همین سال مدال نقره مسابقات قهرمانی جهان را نیز کسب کردند. میشن در سن 28 سالگی از رقابتها کنارهگیری و تمرکز خود را بر روی مربیگری جمع نمود و همواره به این موضوع اشاره میکند؛ بسیار خوشحال است که مربیگری را از جوانی آغاز کرده و از همان ابتدا مشتاقانه برای آموزش به افراد دیگر آماده بوده و هرگز از اینکه مربی شود پشیمان نیست.
دوران مربیگری: میشن با مدرک مکانیک از دانشگاه فارغ التحصیل شد و پایانامه خود را با موضوع بیومکانیک تکنیکهای اسکیت نمایشی ارائه کرد. وی با مربیگری تیم بانوان در رده جوانان به موفقیتهایی در مسابقات ملی و بینالمللی دست یافت ولی بعدها برروی مربیگری مسابقات انفرادی مردان متمرکز شد. او به دلیل روشهای تمرینی خاص خود که منجر به آموختن سریع پرشها میشد معروف است. وی چندین کتاب در زمینه بیومکانیک اسکیتسواری نمایشی تالیف نموده که به سرعت در کشورهای مختلف همچون روسیه، آلمان، چین، ژاپن و ... منتشر شده است.
پلاشنکو قهرمان جهان از یازده سالگی و بدون همراهی خانواده برای ادامه اسکیتسواری خود نزد میشن میآید و نزدیک به 20 سال با هم کار میکنند. بعدها پِلاشِنکو وی را همچون پروفسور هیگینز یکی از شخصیتهای نمایشنامه پیگمالیون جورج برنارد شاو[22] توصیف میکند و میگوید: میشن همانند استاد هیگینز در نقش پدر دوم من بود و او به من آموخت چگونه جلوی مردم رفتار کنم و چاقو و چنگال را در کدام دست نگهدارم. او مرا از خاک بیرون کشید و اجازه داد بر روی پاهای خود بایستم و تبدیل به یک شخصیت شوم.
سال 2009 وی در جواب عدم پذیرش آموزش اسکیتسواران خانم گفت: یک مرد با استعداد متوسط از دو خانم با استعداد، بهتر است، چراکه در مقایسه با زنان، مردان ورزشیتر، با استعدادتر و در یادگیری حرکات سریع اسکیت توانمندتر هستند ولیکن زنان ظریفترند. همچنین مربیگری زنان خطرناک است چراکه همیشه این احتمال وجود دارد که داستان افسانهای پیگمالیون (بانوی زیبای من) تکرار شود. همسر من هم در ابتدا یک هنرجوی ساده اسکیت بود و در نهایت ببینید که چه اتفاقی افتاد؟
با این وجود تعداد زیادی از شاگردان وی که قهرمانیهای متعددی را کسب کردند همچون الیزواتا تکتامیشوا[23]، صوفیا سامودورووا[24]، آناستازیا گلیاکوا[25] و آلیسا فدیچکینا[26] خانم هستند.
بوریس آندریانوویچ استنین[27]
اسکیتسوار سرعتی و مربی اسکیت سرعت و دانشمند اسکیت سرعت[28] اهل روسیه متولد 17 ژانویه 1935 و متوفی در 18 ژانویه 2001
دوران بازیگری: وی در سال 1957 به تیم ملی اتحاد جماهیر شوروی راه پیدا کرد و با کسب مقامهای متوالی طی سالهای 1958 و 1959 در سال 1960 مدال نقره قهرمانی اروپا را کسب کرد و با اختلاف نسبتاً فاحش 2.758 نسبت به نفر دوم قهرمان جهان شد. در بازیهای زمستانی سال 1960 دره اسکووا و در مسافت 1500 متر برنز مسابقات را کسب کرد و به خاطر افتخارات خود اسکار سال 1960را نیز دریافت نمود. در سال 1963 برای سومین و آخرین بار قهرمان اتحاد جماهیر شوروی شد و به دلیل آسیبدیدگی برای تیم المپیک شوروی انتخاب نشد و این آغاز دوران مربیگری وی بود.
دوران مربیگری: سال 1964 و در سن 29 سالگی وی مربیگری یک تیم محلی را برعهده گرفت و بعد از کسب موفقیتهای بیشتر در این تیم به عنوان یکی از مربیان تیم ملی اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد ولی به دلیل نداشتن دانش علمی گسترده پس از المپیک زمستانی 1968 گرنوبل ادامه تحصیل داد تا در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شد. وی کتابی علمی با موضوع تجزیه و تحلیل تمرینات اسکیتسواری سریعتر اسکیتسواران سرعت با تاکید بر تاثیر عوامل فیزیولوژیکی تدوین نمود. در سال 1973 به عنوان مربی تیم بانوان انتخاب شد و طی ده سال بسیاری از رکودهای مربوط به مسابقات جهانی، قهرمانی المپیک، قهرمانی جهان، قهرمانی اروپا و دیگر رقابتهای مطرح را با کمک شاگردان خود همچون تاتیانا آورینا[29]، ورا براندنزی[30]، ناتالیا پتروویوا[31]، نینا استاتکویچ[32]، گالینا استپانسایا[33] و ... را تغییر داد ولی به دلیل کسب مقام سوم تیم بانوان اتحاد جماهیر شوروی در المپیک زمستانی 1984 سارایوو اخراج شد. وی با بازگشت به موسسه تربیت بدنی که قبلاً نیز با آن همکاری میکرد فعالیتهای علمی و تدریس خود را از سر گرفت و آثار فراوانی نزدیک به 60 اثر علمی در زمینه اسکیتسواری از خود به جای گذاشت که به عنوان منبع اصلی مطالعاتی کمیته فنی اتحادیههای بین المللی اسکیت بهشمار میرود.
آریگو ساکی: نمیدانستم برای اینکه سوارکار شوی لازم است قبلا اسب بوده باشی. (در جواب منتقدینی که میگفتند چون ساکی بازیکن نبوده نمیتواند مربی خوبی باشد.)
تهیه و تنظیم و ترجمه:
مصطفی علیمحمدی
توسعه دهنده اینلاین اسکیت
Mostafa Ali Mohammadi
Inline skating Developer
منبع:
© Link
© Link
© Link
© Link
© Link
© Link
© Link
[1] Leader
[2] Rollower
[3] Teacher
[4] Restricter
[5] Psychologist or conseller
[6] Friend
[7] As parent
[8] The Art of Thinking Clearly
[9] Alexei Nikolayevich Mishin
[10] figure skating
[11] Saint Petersburg at Yubileyny Sports Palace
[12] Alexei Urmanov
[13] Alexei Yagudin
[14] Evgeni Plushenko
[15] Stéphane Lambiel
[16] Sarah Meier
[17] biomechanics of figure skating
[18] Nina Lepninskaya
[19] Nikolai Panin
[20] Maya Belenkaya
[21] Tamara Moskvina
[22] George Bernard Shaw's play Pygmalion
[23] Elizaveta Tuktamysheva
[24] Sofia Samodurova
[25] Anastasiia Guliakova
[26] Alisa Fedichkina
[27] Boris Andrianovich Stenin
[28] speed skater, speed skating coach, and speed skating scientist
[29] Tatyana Averina
[30] Vera Bryndzei
[31] Natalya Petrusyova
[32] Nina Statkevich
[33] Galina Stepanskaya